persis

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۴
M A

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در دیدار دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه قدردانی از این نظام و انقلاب بر همگان واجب است و باید پشتیبان این نظام باشیم اظهار کرد: به لطف الهی این نظام برکات فراوانی داشته و دارد، به لطف الهی کشور ایران خیلی ترقی کرده و این قابل انکار نیست.


وی اضافه کرد: ما از زمین به آسمان رفتیم. مرحوم شیخ مفید نقل کرد که در یکی از مسافرت‌ها وقت نماز که شد دیدند پیغمبر مرتب دارد آسمان را نگاه می‌کند، به حضرت عرض کردند چرا آسمان را نگاه می‌کنید؟ فرمود منتظرم ببینم چه وقت آفتاب از دایره نصف‌النهار می‌گذرد تا نماز بخوانیم. بعد حضرت این جمله را نقل کرد که ما قبلاً شتربان بودیم الآن شمس‌بانیم از زمین به آسمان رفتیم! کسانی که آن جاهلیت را ندیده بودند قدر این نظام را نمی‌دانند.

این مرجع تقلید در ادامه به ضرورت بهره‌برداری از تجربیات گذشته و سوق دادن نظام به سوی آرمان‌های انقلاب اشاره کرد و افزود: ما اگر از تجاربمان استفاده کنیم می‌توانیم این نظام را نظام بهشتی کنیم، این شدنی است، اگر شدنی نبود این کتاب آسمانی نازل نمی‌شد. قرآن آمده که ما را متمدن کند و زندگی ما را بهشتی کند. چهار مطلب را خدا در قرآن کریم فرمود یکی اینکه جهنم چیست و بهشت چیست؟ یکی اینکه جامعه جهنمی کدام است و جامعه بهشتی کدام است؟ این چهار مطلب را خوب مشخص کرده و فرمود جهنم جایی است که همه به جان هم می‌افتند جهنم جای فحش و بدگویی است، در بهشت هیچ بهشتی علیه بهشتی دیگر حرف نمی‌زند، جامعه اسلامی جهنمی این به او ناسزا می‌گوید و بدگویی می‌کند، چه رسانه، چه گفتار، چه قول و چه فعل تلاششان این است که یکدیگر را بکوبند. جامعه بهشتی این است که همه از یکدیگر حمایت می‌کنند، نقطه ضعفی دارند آرام به هم می‌گویند و اگر نقطه قوتی دارند که آن را ترویج می‌کنند.

وی ادامه داد: در سوره حشر آمده مردان الهی که در بهشت دنیا زندگی می‌کنند می‌گویند خدایا این فیض را تو به ما دادی، تو کاری بکن که کینه کسی در دل من راه پیدا نکند، او اگر ترقی کرد، من خوشحال باشم و زیر پایش را نلغزانم، کار بدی کرد، فوراً او را حمایت و کمک کنم. ما می‌توانیم نظاممان را نظام بهشتی کنیم آنها که این فکر را ندارند دائما به فکر خونریزی‌ هستند.

آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: کشورهای غربی اکثر بودجه‌هایشان صرف آدم‌کشی می‌شود چون اینها مرگ را پوسیدن می‌دانند اما ما می‌گوییم که مرگ پوسیدن نیست بلکه از پوست به در آمدن است. یک بیان نورانی امام حسین (ع) دارد که یاران من! بدانید که مرگ پوسیدن نیست و مرگ پلی است که شما از آن گذر می‌کنید و ابدی می‌شوید.

وی در ادامه به تبیین معنای «نصیحت» و «ناصح» پرداخت و اضافه کرد: ما می‌توانیم طوری زندگی کنیم که جامعه را جامعه بهشتی کنیم. بخشی از روزنامه‌ها تمام تلاششان این است که از یکدیگر بدگویی کنند. ما نمی‌دانیم نصیحت یعنی چه خیال می‌کنیم آبرو بردن و نقد و آبروریزی این نصیحت است. اصلِ نصیحت را قدمای ما معنا کردند. نظام وقتی از عدل برهنه است جامه عدل به نظام بپوشاند، جامعه وقتی به کینه و اختلاف مبتلاست با این جامه وحدت این نظام را حفظ کند. آنکه لباس عزت بر بدن یک نظام و ملت می‌پوشاند او نصیحت کرده است وگرنه با سخنرانی و سفارش نه اقتصاد مقاومتی حاصل می‌شود نه با اختلاس می‌شود برخورد کرد.

۲ نظر ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۵:۰۵
M A
تو را، تنها تو را باید سرودن...

۰ نظر ۰۴ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۵
M A

"چو شاخه ای که امیدش به برگ و باری نیست
بهار آمده، اما مرا بهاری نیست

نوشته است، بهار است، شاخه ها سبزند
ولی به گفته تقویم اعتباری نیست"

..
.


پ.ن: السلام علیک یا ربیع الأنام و نضره الأیام ...



۰ نظر ۰۳ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۰۳
M A

اسماعیل مطر ستاره تیم الوحده امارات پس تبدیل برد 2-1 به شکست 2-3 در دقایق پایانی مقابل پرسپولیس:

راستش را بخواهید ایران و تیم هایش همیشه من را یاد فوتبال آلمان می اندازند آن جمله معروف گری لینه کر که گفته "فوتبال یک بازی 90 دقیقه ای است که در پایان به سود آلمان تمام می شود" (باخنده) ما این موضوع را در مورد ایرانی ها بارها تجربه کردیم. بازیکنان ایرانی بسیار با کیفیت و مرموز هستند و بارها شده وقتی بازی در اختیار ما بوده نتیجه به سود تیم های ایرانی پایان یافته است. روحیه بازیکنان ایرانی و روحیه تیمی شان چنین است آنها هرگز تسلیم نمی شوند و تا ثانیه آخر بازی می کنند.



۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۳۰
M A
خدایا...!
تو شاهدی
نمی خواهم احدی از من آزرده خاطر باشد و
 یا آسیبی از ناحیه من به او برسد..
بر این امر مواظبت می کنم.
و در صورت رخداد در صدد جبران بر می آیم
هر چند مقصر نباشم یا باشم.
 خدایا...!
پناه  می برم به تو
آنجا که منافعی از ناحیه من به خطر می افتد
و ایستادگی صورت می پذیرد
از ناحیه زیاده خواهی ها
ظلم ها..
من از سهم خود تا می توانم می گذرم تا زمانی که ضرری بزرگ مترتب نباشد.
پناه می برم به تو از شر دسیسه ها.
ای پروردگار فلق از شر تمام مخلوقات.
و از شر حسود هنگامی که حسد می ورزد..
ای برترین پناهگاه
..
.
الهی و ربی من لی غیرک



۰ نظر ۲۶ آبان ۹۵ ، ۲۱:۰۶
M A

معجزات و نشانه های پی در پی .. 


۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۷
M A


رفیق‌دوست :" آقای هاشمی بر این باورند که روسای جمهور، نمایندگان مجلس و سایر مسوولان را این بخش عظیم انتخاب می‌کنند و دو دسته اصولگرا و اصلاح‌طلب هرکدام که بتوانند رای این 60 درصد را جلب کنند، به پیروزی دست پیدا می‌کنند.

روزی آقای هاشمی من را فراخواندند و «به من گفتند که نزد مقام معظم رهبری بروم و به ایشان بگویم که با احمدآقا (خمینی) اینقدر بد رفتار نکنند».
من نیز نزد مقام معظم رهبری رفتم و به ایشان گفتم که داش اکبر می‌گویند که با احمد آقا بهتر باشید. ایشان نیز به من گفتند که «من با احمدآقا خوب هستم. اگر درخواست ایشان گذشته از اصول است، من نیستم، چراکه من در اصول با هیچ‌کسی شوخی ندارم».

در آن زمان ما هر ماه جلسات مشترکی با احمدآقا داشتیم که در یکی از این جلسات من اتفاقاتی را که افتاد را به احمدآقا منتقل کردم که ایشان در پاسخ به من گفتند یکی از دلایلی که امام خمینی(ره) به مقام معظم رهبری علاقه پیدا کرد، همین صلابت و استقلال رای ایشان بود."


۰ نظر ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۶
M A

مصاحبه قدیمیه اما بیشتر برام شخصی که جمله رو گفته جالب بود:

"رفیق دوست با اشاره به دستور رییس جمهور به معاون اول خود در مورد برخورد با ویژه‌خواری در کشور، گفت: من در مصاحبه‌هایی که در این باره با رسانه‌های مختلف داشتم مطرح کردم که دستور رییس جمهور درباره مبارزه با رانت‌خواری برخورد با معلول است نه برخورد با علت. من معتقدم تا زمانی که اقتصاد دولتی باشد پیدا شدن بابک زنجانی‌ها اتفاقی طبیعی است."


۰ نظر ۲۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۴
M A


«دانشگاه من را خواسته که بروم تهران، همین اصطلاح علامه که داده‌اند بس است. نمی‌خواهم دیگر استاد هم بشوم.»


«به بچه‌ها رحم کن و با بزرگترها مدارا.»

"..یک روز وقتی ایشان در باغ احمدآباد دماوند ساکن بودند، من رفتم جلوی حوض وسط حیاط  و در عالم بچگی هر چه که توانستم ماهی‌های حوض را اذیت کردم. آقا من را زیر نظر داشتند و می‌دانستند که من ماهی را آزار می‌دهم. یک روز با نهایت آرامش به من گفتند: «محمود آقا این ماهی‌ها گناه دارند.» همین یک جمله آنقدر برای من سنگین بود که اکنون با وجود آنکه 40 سال از آن زمان می گذرد، هنوز در گوشم است و از هر تنبیهی برایم بدتر بود."


"42 نفر از سران و فعالان انقلاب که بعضی از آن‌ها بعد انقلاب شهید شدند، همه از شاگردان علامه طباطبایی بودند"

"دختر علامه می‌گفتند هر وقت من مشکی تن می‌کنم حاج آقا می‌گفت چرا مشکی پوشیدی، الا وقتی که آقای قدوسی شهید شده بود"


"یک‌دفعه برگشتند و گفتند: «بهشتی را که می دانم شهید کردند، از آقای خامنه‌ای خبر ندارم.»

هیچ‌کس این موضوع را به ایشان اطلاع نداده بود، اصلاً روزی که در خیابان سرچشمه این اتفاق افتاد، ما به دماوند رفته بودیم. من خودم به آقای مناقبی گفتم که پیش حاج آقا حرفی نزنید و او هم نگفت و فردایش ما آمدیم دماوند و دیگر با حاج آقا حرفی نزدیم. چهلم شهدا هم گذشته بود که ایشان چنین حرفی به من زد. من گفتم: «چه کسی گفته بهشتی را شهید کردند؟!» گفت که خودت را فریب نده و اصلاً خوشش نیامد که من زیر بار نمی‌روم. گفتم: «آقای خامنه‌ای خیلی وقت است که در نماز جمعه پیش نماز شدند»، یک لبخند زد و با خوشحالی گفت: «راست می‌گویی؟» گفتم: «اگر باور نمی‌کنید از آقای قدوسی که الان می آید بپرسید.»"


"بعد از ماجرای هفتم تیر، عمه به ما سفارش کرده بودند که مواظب باشید کسانی‌که می آیند، در رابطه با انفجار حزب و شهادت شهید بهشتی چیزی به حاج آقا نگویند. ما هم سعی می‌کردیم که به هر کسی که می‌خواست نزد حاج آقا برود، تذکر  بدهیم. یک روز عمه خانم با نگرانی به من و آقا مجتبی (پسر یکی از عمه‌های دیگرم) گفتند: «جریان آقای بهشتی را کسی به آقا گفته؟» گفتیم: «نه، چطور مگر؟» گفتند: «آقا گفته‌اند آقای بهشتی حیف شد!»

 روز یکشنبه هشت شهریور سال 1360، ساعت سه بعد از ظهر، ما لب حوض ایستاده بودیم که علامه آمدند در ایوان و دستشان را تکیه دادند به ستون چوبی و گفتند: «آقای رجایی و آقای باهنر طوری شده‌اند؟» ما هم که از همه‌جا بی خبر بودیم گفتیم نه! تازه شب اخبار گفت که این ها مجروح شده‌اند، حتی نگفت شهید شده‌اند. آن‌موقع فهمیدیم داستان شهید بهشتی را از کجا می دانند. دیگر برای ما معما حل شده بود. برای شهیدحسن قدوسی در مدرسه عالی شهید مطهری ختم گرفتند. علامه طباطبایی بودند، شهید قدوسی و شهید بهشتی و خیلی‌های دیگر حضور داشتند. سخنران مراسم هم آقای حسن روحانی بود. علامه علیرغم اینکه برای وقتشان ارزش زیادی قائل بودند، اما از اول تا آخر ختم نشستند."


۰ نظر ۲۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۵
M A