" خداوند در جریان معاد بیان کرد که هیچ کسی در برابر اعمالی که انجام داده است رها نیست. دنیا نظامی است که نظام آن آزمون است لذا محدوده محاکم قضایی مشخص است و علم ملکوتی و غیب در محاکم قضایی راه ندارد و آنچه در این محاکم مورد استناد قرار میگیرد همین علم عادی و دنیایی است، روایت نورانی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که فرمود «إِنَّمَا أَقْضِی بَیْنَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ؛ تنها من در میان شما طبق گواهی گواهان و سوگندها دادرسى میکنم» اشاره به همین مطلب دارد.قطع درست است که حجت است ولی قطع عادی یعنی علم عادی، بیانی مرحوم کاشف الغطا دارد مبنی بر اینکه علم غیب سند فقهی نیست و برتر از آن است که سند حکم فقهی باشد بنابراین نمیتوانیم بگویم چون حضرت علی (ع) و دیگر ائمه علم غیب داشتند که شهید میشوند نباید به مسجد یا کربلا میرفتند. بنابراین با وجود اینکه امام مجبتی (ع) میدانست که آن طعامی که میخورد مسموم است و به این مطلب قطع داشت اما چون آن علم سندی برای حکم فقهی نبود، آن طعام برای ایشان حرام نبود آن طعام را خورد. اما همین علم غیب در صحنه قیامت سهم تعیین کنندهای دارد.
از همین روست که پیامبر در ادامه این روایت میفرماید مبادا فکر کنید که وقتی من برای شما قضاوت میکنم از علم غیب استفاده میکنم پس هر آنچه که با دورغ و کذب به دست آوردید را برای خود حلال بدانید چون از حجتهای دنیایی استفاده میکنم و از علم غیب استفاده نمیکنم «وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار؛ چه بسا باشد که برخى از شما از برخی دیگر بهتر دلیل میآورد؛ بنابراین، هر فردى که من از مال برادرش چیزى را براى او به واسطه بیّنه یا سوگند دروغ جدا کنم، تنها براى او با آن، قطعهای از آتش جدا کردهام.» اما حساب دنیا با آخرت کلاً فرق میکند آنجا چون ظهور حق است همه به علم ملکوت و غیب عمل میکنند و به طور کلی آنجا جای علم ظاهر نیست. منکرین معاد چون از معاد هیچ خبری ندارند و آن را انکار میکردند وقتی معاد فرا میرسد در دفعه اول آنها مبهوت میشوند «بَلْ تَأْتِیهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ردّها وَلَا هُمْ یُنظَرُونَ؛ بلکه (آتش برزخى به وسیله مرگ) ناگهانى به آنها فرا مىرسد، پس آنان را مبهوت و مدهوش می سازد، که نه می توانند آن را رد کنند و نه مهلت داده می شوند» اما مؤمنی که منتظر قیامت بوده میگوید این روزی است که خداوند به ما وعده داده بود.
بنابراین بر اساس این آیات عمدهترین مشکل تبهکاران و مشرکان این است که از مردم احتجاب میکنند ولی از خدا و مأمورین خدا که در قالب اعضا و جوارحشان هستند احتجاب نمیکنند و گمان میکنند که خداوند آنها را نمیبیند در حقیقت همین گمان بد نسبت به خداوند است که آنها به کفر و گناه کشانده و به هلاکت میاندازد «وَذَلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْدَاکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ»"
حضرت آیتالله جوادی آملی _ در تفسیر آیات 21 تا 26 سوره «فصلت»